گفتگو با خدا!!!

 

شبی در خواب دیدم با خدای خود به گفتگو نشسته‌ام.
پرسید: پس تو می‌خواهی با من گفتگو کنی؟
پاسخ دادم: اگر وقتی برای این کار داشته باشید.
و لبخندی زد: وقت من لایزال است
اکنون بگو چه سؤالی از من داری؟
پرسیدم: کدام فعل نوع بشر، بیشتر تو را متعجب می‌کند؟
و پاسخ داد:
اینکه از کودکی خود می‌گریزند و دوست دارند بزرگ شوند
و هنگامی که بزرگ شدند، دوست دارند بار دیگر کودک باشند.
اینکه سلامتشان را از دست می‌دهند تا به پول برسند…
و آنگاه، پول خود را خرج می‌کنند تا سلامتیشان را بار دیگر به دست آورند.
اینکه با تفکر زیاد در مورد آینده، فراموش می‌کنند که به حال فکر کنند
گویی، آنها نه در حال زندگی می‌کنند و نه در آینده.
اینکه به گونه‌ای زندگی می‌کنند که گویا هیچگاه نخواهند مرد
و آنگونه
می‌میرند که گویا هیچ وقت زنده نبوده‌اند.

***


آنگاه دست‌های مرا گرفت
و ما لختی ساکت ماندیم.
آن وقت من پرسیدم:
والدین باید در پی آموختن چه درسهایی به فرزندان خود باشند؟
و پاسخ داد:
یاد بگیرند که آنها نمی‌توانند کسی را مجبور کنند که دوستشان داشته باشد.
تنها کاری که می‌توانند بکنند، آن است که خودشان کاری بکنند که دوست داشتنی باشند
یاد بگیرند که پسندیده نیست خود را با دیگران مقایسه کنند.
یاد بگیرند که با تمرین بخشیدن، بخشنده باشند.
یاد بگیرند که فقط چند ثانیه طول می‌کشد تا عشق به دیگران زخمی بر دلشان بگذارد
اما سال‌ها طول می‌کشد تا این زخم‌ها التیام پیدا کنند
یاد بگیرند که ثروتمند، کسی نیست که بیشترین را داشته باشد؛
ثروتمند کسی است که کمترین احتیاج را داشته باشد.
یاد بگیرند کسانی هستند که او را عمیقاً دوست دارند اما خیلی ساده، هنوز نیاموخته‌اند که احساس خود را چگونه ابراز کنند یا نشان بدهند.
یاد بگیرند که دو نفر ممکن است در یک زمان به یک چیز نظر بکنند
و هر یک، برداشت متفاوتی از آن داشته باشند
یاد بگیرند که کافی نیست فقط یکدیگر را ببخشند، بلکه آنها یاد بگیرند که خود را
نیز ببخشند.

***


در نهایت خشوع از اینکه پاسخ سؤالاتم را داده بود
تشکر کردم و پرسیدم: چیز دیگری هست که دوست داشته باشی بچه‌ها بدانند؟
لبخندی زد و گفت: فقط این را بدانند که من همه جا هستم… همیشه

نظرات 2 + ارسال نظر
رضا چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:02 ق.ظ http://shekveh.blogsky.com/

سلام
خوبین خیلی حال کردم
به منم سر بزن

[ بدون نام ] سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:53 ب.ظ

جاب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد