اینک که برای ما هر امیدی به نومیدی مبدل گشته است،
خداوندگار را نگر که بجای ما فرشتگان مطرود و دربدر شده دل به مسرتی تازه خوش کرده و به آفریدن آدمی پرداخته و بخاطر وی جهانی تازه آفریده است!
پس ای امید بدرود باش و ای ترس تو نیز مرا ترک کن و ای پشیمانی از من دوری گزین!
در من که سرچشمه خوبی خشکیده است تو ای بدی و پلیدی بجای خوبی و خیر جایگزین باش.
زیرا چون تو با منی قلمرو آفرینش را با یزدان دو بخش خواهم کرد. و من بر نیمی از آن فرمانروایی خواهم داشت.
شاید از آن نیم که خاص پروردگار است بخشی نیز بهره من گردد.
چنانکه خواهد شد و دیری نمی پاید که این جهان نو،و این آدمیان بر تسلط من آگاهی خواهند یافت.
منظومه چهارم گفتگوی شیطان
بهشت گمشده