نامه چارلی چاپلین به دخترش جرالدین

دخترم جرالدین
پدرت با تو حرف می زند! شاید شبی درخشش گرانبها ترین الماس این جهان تو را بفریبد. آن شب است که این الماس، آن ریسمان نا استوار زیر پای تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است.
روزی که چهره یک اشراف زاده بی بند و بار تو را فریب دهد، آن زمان بند بازی ناشی خواهی بود، بند بازان ناشی همیشه سقوط می کنند.
از این رو دل به زر و زیور مبند، بزرگ ترین الماس جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه ما می درخشد. اما اگر روزی دل به مردی آفتاب گونه بستی با او یکدل باش و به راستی او را دوست بدار.
{قابل توجه بعضی از خانمهای این دوره و زمانه}دخترم هیچکس و هیچ چیز را در این جهان نمی توان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن خود را به خاطر آن عریان کند. برهنگی بیماری عصر ماست. به گمان من تو باید مال کسی باشی که روحش را برای تو عریان کرده است.
جرالدین دخترم! با این پیام نامه ام را پایان می بخشم؛ انسان باش زیرا که گرسنه بودن و در فقر مردن هزار بار قابل تحمل تر از پست و بی عاطفه بودن است.

دیشب داشتم یه فیلم می دیدم از مسعود ده نمکی. با موضوع فقر و فحشا. از دیشب تا حالا اعصابم خرابه. ای خاک بر سر اونایی که با دزدیهاشون نون بعضی ها رو می برند. یا کسایی که با ربا و نزول خواری یه خانواده رو بدبخت می کنند.
تو این فیلم که کاملا مستند بود می رفتند و با خانمها و دخترهایی که تن به خود فروشی می کردند مصاحبه می کرد. یه عده شون که واقعا دلم به حالشون سوخت!!! از بدبختی و نداری و فقر تن به این کار کثیف می دادند. بعضی هاشون برای اینکه مثلا یه خونواده پر تعداد بودند و پدرشون به هر دلیلی نداشت که خرج زندگی رو در بیاره تا دبی هم رفته بودند. می رفتند اونجا پیش یکی از شیخهای دبی (البته اگر دختر بوند!!!) بعد از ...... طرف یه ۳-۵ میلیونی بهشون می داد. بعد از اونهم دیگه می افتادند تو دست کاباره چی ها و رقاصخونه ها و ....... .
یکی شون می گفت ما ۴ تا خواهریم که قرعه کشی کردیم کدوممون بره دبی. قرعه به نام من بدبخت افتاد که برم با اینکه از همه شون کوچیکتر بودم .........!!!؟  و مدام داشت گریه می کرد. تازه داشت بر می گشت خونه...................


نظرات 4 + ارسال نظر
سهیل پنج‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 10:50 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام ممنو ن منم لینکتو با نام شوخی با خاطرات دوباره لینکیدم زیر ساحل آرامش قوربونت..سهیل

عاشق پنج‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 05:31 ب.ظ http://sorry.blogsky.com

جالب بود
من زیاد تعریف این فیلم فقرو فحشا رو شنیدم
از کجا میشه گیر آورد؟

شکلات جمعه 22 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:10 ب.ظ

لعنت به این زندگی

[ بدون نام ] چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 06:28 ب.ظ

چاپلين سي سال است وبال گردنم شده
ماجراي نامه چارلی چاپلین به دخترش سی سال است با فرج الله صبا است. این کتاب به سه زبان ترکی استانبولی و آلمانی و انگلیسی ترجمه شده و بارها از روی آن نوار، دکلمه و گزارش های تلویزویونی تهیه شده است.


تهران_ ميراث خبر
سايت کتاب_ الهه خسروي يگانه: کمتر کسي پيدا مي شود که نامه تاريخي چارلي چاپلين به دخترش را نخوانده باشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد